آدرس
ورامین، خیابان شهید بهشتی، ابتدای خیابان آزادگان، ساختمان نیلوفر آبی، ورودی اداری1، طبقه 3، واحد3
ایمیل
nicgohar@gmail.com
تلفن تماس
021-36299685
حسابداری بهای تمام شده که حسابداری صنعتی هم به آن اطلاق میشود عبارت است از محاسبه همه هزینههای مصرفی در تولید هرنوع محصول و یا خدمات. این هزینه را میتوان یکی از مهمترین بخشها در روند عملکرد یک شرکت به شمار آورد. محاسبه بهای تمام شده هر کالا معیاری مناسب برای اندازه گیری قدرت هر واحد اقتصادی در مراحل طراحی و تولید محصولات میباشد.
در واقع مدیران با استفاده از حسابداری صنعتی یا حسابداری بهای تمام شده است که میتوانند به راحتی برای آینده مجموعه خود برنامه ریزی کرده و یا نتایج برنامه ریزیهای گذشته خود را تجزیه و تحلیل کرده و جهت حصول به نتایج بهتر فعالیتهای خود را کنترل و به سمت مقصد یا هدف مورد نظر سوق دهند.
این گزارشات از اولویت بالایی برخوردار هست که میتواند به فعالیت یا عدم فعالیت مجموعهای در محدوده زمانی خاص منجر شود مثلا در بسیاری از شرکتهای تولیدی با استفاده از همین گزارشات هست که مدیران تصمیم به قطع تولید محصول خاصی را در زمان بخصوص میگیرند و یا نسبت به افزایش تولید محصول دیگری که منافع اقتصادی بهتری دارد مبادرت می ورزند.
با توجه به موارد ذکر شده بالا انتظار میرود که تا حدودی موارد کاربرد حسابداری بهای تمام شده مشخص شده باشد شایان ذکر است که گاهی به اشتباه تصور میشود که کاربرد آن مختص به شرکتهای تولیدی و کارخانجات میباشد اما حقیقت این است که هر نوع فعالیت اقتصادی موجود در جامعه میتواند از دانش حسابداری بهای تمام شده بهره ببرد؛ موسساتی مانند بانکها، شرکتهای بیمه، بیمارستانها و ….
به عنوان مثال در یک بانک هزینههای نگهداری و حمل و نقل و دستمزد ارایه خدمات به مشتریان بانک جهت هر واحد پولی شناسایی و ثبت میگردد تا بهای تمام شده خدمات مشخص گردد.
حسابداران در موسسات برای تهیه گزارشات وضعیت مالی، صورت سود و زیان، ترازنامه و گردش وجوه نقد از دانش حسابداری مالی بهره میبرند و با استفاده از آن نتایج حاصله را ارزیابی میکنند اما با استفاده از حسابداری بهای تموم شده گزارشاتی از جزئیات تولید و مراکز هزینه را ارائه میکنند و بصورت دقیق تر مقدار مصرف مواد، میزان تولید، ساعات کار انجام شده و هزینه های سایر عوامل تولید را در اختیار مدیریت قرار میدهند. تا مدیریت با استفاده از این اطلاعات و گزارشات تصمیم گیری، ارزیابی و برنامهریزی کند.
شایان ذکر است که هر دو واحد حسابداری مالی و حسابداری بهای تموم شده زیر نظر مدیر مالی موسسه فعالیت میکنند.
مواد اولیه عامل اصلی تولید کالا و محصول هستند که خود به دو بخش مواد مستقیم و مواد غیر مستقیم تقسیم میشود:
مواد مستقیم: بخش از انواع موادی هستند که مستقیما در ساخت محصول مورد استفاده قرار میگیرند، به عبارت دیگر آن قسمت از مواد مصرفی که ازکالای ساخته شده جدایی ناپذیر است مثلا آرد از مواد لازم برای تولیدی کیک هست.
مواد غیر مستقیم: مواد غیرمستقیم موادی هستند که ماهیت کالای تولید شده مستقیما به آنها وابسته نیست، اما استفاده از آنها در ساخت محصول الزامی است. مانند مصرف شیر، شکر و یا سایر افزودنی های دیگر در تولید کیک.
حقوق و حق الزحمه و به زبان ساده تر مبلغی است که در هنگام تولید و ساخت جهت تبدیل مواد به کالا به کارگران پرداخت میشود که خود شامل دوبخش میباشد:
دستمزد مستقیم:دستمزدی هست که به آن بخش از نیروی انسانی تعلق میگیرد که مستقیماً در ساخت محصول نقش دارند. تولید کالا یا ارائه خدمات بدون دخالت مستقیم این بخش از نیروی انسانی امکان پذیر نیست. مثلا درکارخانه تولید کیک، دستمزد کارگرانی که مستقیما در فرایند ساخت دخالت دارند به عنوان دستمزد مستقیم محسوب می شود.
دستمزد غیر مستقیم: دستمزد پرداخت شده به گروهی از نیروی کار که مستقیما در تولید کالا یا خدمات نقش ندارند، دستمزد غیرمستقیم میباشد. مانند دستمزد نیروهای خدمات یا نگهبانی که به طور غیرمستقیم در تولید کالا یا خدمات نقش دارند.
در چرخه تولید هزینههایی ایجاد میشود که نمی توان آنها را بطور مستقیم و مشخص به بخشی از تولید یا محصول خاص اختصاص داد درحسابداری این گروه از هزینهها را با عنوان سربار ساخت شناسایی میکنند که بدون توجه و ارتباط به عدم فروش یا فروش کم و زیاد، این هزینهها بطور دائم اتفاق خواهند افتاد . مانند مواد غیرمستقیم، دستمزد غیرمستقیم، هزینه استهلاک ساختمان کارخانه، هزینه اجاره ساختمان کارخانه، هزینه تعمیرات و هزینههای استهلاک ماشین آلات، هزینه بیمه سهم کارفرما و سایر موارد مشابه.
معمولا شناسایی هزینههای سربار به دو صورت انجام میگیرد:
شناسایی قبل از انجام هزینه: در اغلب شرکتهای تولیدی در ابتدای دوره مالی هزینه های سربار را پیش بینی (برآورد) میکنند. این برآورد باعث می شود تا قیمت تمام شده محصولاتی که در آینده ساخته می شوند تا حدودی مشخص گردد. در برخی از واحدهای تولیدی با استفاده از تجربیات سال قبل و یا در نظر گرفتن تغییرات احتمالی در ابتدای دوره مالی، هزینههای سربار را پیش بینی میکنند و این پیش بینی برای محاسبه نرخ جذب سربار به منظور محاسبه بهای تمام شده استفاده میشود.
شناسایی بعد از انجام هزینه: این عمل همانگونه که مشخص است در طول دوره و یا پایان دوره مالی پس از اینکه هزینهها به مصرف رسیدند انجام میشود که به آن شناسایی هزینههای واقعی نیز میگویند.
برای تعیین قیمت تمام شده محصولات پنج عامل مهم را باید در نظر گرفت:
هزینههای ثابت: هزینههایی که با افزایش یا کاهش میزان تولید تا سطح معین، این هزینه ها تغییر نمیکنند و ثابت میمانند. مانند هزینه اجاره محل که در صورت افزایش تولید یا کاهش آن هزینه اجاره محل تغییری نمیکند.
هزینههای متغیر: هزینههایی که با افزایش یا کاهش میزان تولید این هزینهها افزایش یا کاهش مییابد. هرچه تولید افزایش یابد هزینه متغیر هم افزایش پیدا میکند و اگر تولید کاهش پیدا کند هزینه متغیر نیز کاهش مییابد. مانند مواد مستقیم، دستمزد مستقیم، سربار ساخت، هزینه توزیع و فروش، هزینه اداری و تشکیلاتی.
هزینه مختلط: هزینههایی که بخشی از آنها ثابت و بخشی از آنها متغیر میباشد. مانند مخارج آب و برق و سوخت و غیره.
هزینههای نیمه ثابت: هزینهای که تا مرحله معینی ثابت بوده و با افزایش تولید تا یک سطح این هزینهها به صورت پلکانی و متناوب افزایش مییابد مانند هزینه حقوق سرپرستی
عبارت است از هزینه هایی که بطور مستقیم در ساخت و تولید محصول مصرف میشوند که طبق رابطه زیر محاسبه میشود:
دستمزد مستقیم + مواد اولیه مصرفی = بهای اولیه
برای تعییر شکل مواد اولیه و تبدیل آن به محصولات ساخته شده، به نیروی کار و وسایل فیزیکی مانند ماشین آلات و غیره نیاز هست که استفاده از این عوامل مستلزم پرداخت دستمزد کارگران و صرف هزینههای سربار ساخت (هزینههای غیرمستقیم کارخانه) است. هزینه تبدیل نیز از رابطه زیر محاسبه میشود:
سربار ساخت+ دستمزد مستقیم = هزینه تبدیل
سربار ساخت + بهای اولیه = بهای تمام شده
بایک مثال با مفاهیم بالا بیشتر آشنا میشویم:
در یک کارخانه مواد مستقیم ۵۰۰ریال و دستمزد مستقیم ۳۰۰ ریال برای هرواحد محصول میباشد و سربار ساخت ۲۵% بهای اولیه است مطلوب است بهای اولیه، هزینه تبدیل و بهای تمام شده در کارخانه
۸۰۰= ۳۰۰ +۵۰۰= بهای اولیه
۵۰۰=۲۰۰ + ۳۰۰= هزینه تبدیل
۱۰۰۰=۲۰۰ +۸۰۰= بهای کارخانه
گزارش بهای تمام شده کالای ساخته شده فقط در درون سازمان یا موسسه مورد استفاده قرار میگیرد به عبارتی دیگر این گزارش، در گروه گزارشات درون سازمانی دسته بندی میشود. که بیشتر مدیران سازمان یا مجموعه جهت اهداف خاصی مانند محاسبه بهای تمام شده جهت برنامه ریزی بهتر و کنترل هزینه از آن بهره میبرند.
گزارش بهای تمام شده کالای ساخته شده، در پایان دوره مالی و یا در آخر هر ماه به وسیله دایره حسابداری بهای تمام شده تهیه میشود.
این گزارش، مقایسه بین بهای تمام شده محصول در ماه جاری با ماه های گذشته، بررسی علل افزایش یا کاهش بهای تمام شده تولید ماههای مختلف را میسر میسازد و تصمیم گیری نسبت به تغییر حجم تولید با توجه به وضعیت فروش محصول را آسان تر میکند.
اولین صادره از اولین وارده
هزینهیابی مواد صادره از اولین وارده از این اصل پیروی میکند که مواد مصرفی باید به هزینه واقعی قیمت گذاری شود. دراین روش، فرض برآن است که مواد ارسالی برای دوایر تولیدی از قدیمی ترین مواد موجود در انبار هستند و هزینه آنها هنگام مصرف در تولید، همان هزینه هنگام خرید است.
اولین صادره ازآخرین وارده
در این روش فرض بر این است که آخرین کالای خریداری شده در انبار برای دوایر تولید استفاده میشود، و آنچه که در انبار باقی میماند مواد خریداری شده اول دوره میباشد
روش میانگین موزون
در این روش فرض براین است که مواد ارسال شده از انبار شامل مقادیر یکسانی از هر محموله موجود در انبار در تاریخ ارسال است. غالبا درج قیمتهای صورت حساب روی اقلام مواد امکان پذیر نیست، بنابراین هزینه یابی مواد طبق قیمتهای مندرج در صورتحساب عملا امکان پذیر نیست. ممکن است چنین استدلال شود که صدور مواد از انبار به طور تصادفی صورت میگیرد و نه با توجه به واحدها و هزینه های مشخص، به این ترتیب هزینه میانگین تمامی واحدهای موجود در انبار در زمان صدور، معیار رضایت بخشی برای هزینه مواد خواهد بود.
استفاده از روش میانگین زمانی عملی است و توصیه میشود که مواد از اقلام متعددی که هزینه هر واحد آن کم است تشکیل شده باشد و قیمت ها نیز به طور مستمر در حال تغییر باشند، در این روش، نرخ میانگین بیشترین تاثیر را از موادی که تعداد یا وزن بیشتری دارند میپذیرد.
سخن پایانی
حسابداری بهای تمام شده یکی از حوزه هایهای حسابداری است که با استفاده از آن اندازه گیری، ثبت و گزارش های مرتبط با بهای تمام شده انجام میشود. مدیریت بهای تمام شده در شرکتها یکی از وظایف مهم حسابداران است. درواقع حسابداران موظف هستند که اطلاعات مناسبی از اقلام بهای تمام شده در اختیار مدیران شرکت بگذارند که مدیران با استفاده از این اطلاعات به کاهش هزینهها و افزایش سود آوری شرکت اقدام نمایند.
حسابداران ضمن آشنایی با عناصر اصلی بهای تمام شده (مواد مسقیم و غیر مستقیم، دستمزد و سربار)، باید به نحوه محاسبه و ثبت حسابداری این عناصر نیز تسلط کافی داشته باشند.
منبع: هوفر